کد مطلب:34673
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:17
ديدگاه فِرَق اسلامي نسبت به عقيدة تناسخ چيست؟
عموم فِرَق اسلامي در اين عقيده متّفقند كه روح پس از پايان اين زندگي، به بدن ديگري در اين جهان باز نميگردد، و دانشمندان شيعه و سنّي با صراحت تمام، عقيدة تناسخ را كه يكي از خرافات اديان باستاني هند است، محكوم ساختهاند.
تنها دستة كوچكي در اين ميان به نام «تناسخيّه» بودند كه از اين عقيده طرفداري مينمودند، و ما امروز نام اين دسته را تنها در كتابهاي «ملل و نحل» مييابيم و از وجود آنها در ميان صفوف مسلمانان امروز اطّلاعي نداريم، و ممكن است به سرنوشت همان دستههايي گرفتار شده باشند كه به هنگام ترجمة كتب فلسفي يونان و كتابهاي مذهبي ديگر و گرم شدن بازار بحث و مجادله و گفتگوهاي مذهبي، از ميان افراد بيمايه و كم اطّلاع به وجود آمدند و تنها نامي از آنها در كتب «ملل و نحل» باقي ماند.
نويسندة دائرةالمعارف قرن بيستم چنين مينويسد
عقيدة بازگشت ارواح (به بدن ديگر در اين جهان) يك اعتقاد قديمي و كهنه است كه نخستين بار در هند به وجود آمد، هماكنون نيز اين عقيده در ميان آنها هست... .
و در اسلام هيچكس قائل به اين عقيده نشده است جز فرقة «تناسخيّه». آنها نيز اين عقيده را از قرآن نگرفتهاند، بلكه از هندوها و منقولاتي كه عرب از فلسفة آنها داشته است، اقتباس نمودهاند...»
اصولاً بايد توجه داشت كه از منابع مختلف استفاده ميشود، اين عقيده بيشتر در ميان اقوامي طرفدار داشته كه به رستاخيز و معاد، آنچنان كه ما ايمان داريم و كتاب بزرگ آسماني ما قرآن تشريح ميكند، معتقد نبودهاند.
زيرا با قبول اين كه ارواح، بار ديگر به بدنهاي جديد در اين جهان باز گردند و نتيجة اعمال خود را ببينند، ديگر لزومي براي رستاخيز و معاد باقي نميماند.
هنگامي كه به قول بعضي از طرفداران اين عقيده، مرد فقير و محروم، به صورت ثروتمندِ پُر پول، و يا ثروتمند ستمكار، به صورت كارگر فقير و محروم به اين جهان بازگشت كند، و يا شكست خوردگان در عشق! به وصال معشوق برسند و خيانت كنندگان در عشق! به هجران و فراق مبتلا گردند، با اين حال ديگر لزومي براي رستاخيز باقي نميماند، و در حقيقت رستاخيز آنها در همين زندگي دنيا صورت گرفته، و رستاخيز ديگر و فراهم ساختن محكمه و حساب و كتاب، ديگر نه تنها ضرورت ندارد، بلكه با توجّه به اين كه هركس به مكافات عمل خود رسيده است، يك نوع ظلم و ستم محسوب ميشود.
و لذا در احاديثي كه از پيشوايان بزرگ اسلام به مارسيده است، ضمن ابطال قطعي اين عقيده، توجّه به لوازم آن داده شده است.
مرحوم «صدوق» محدّث بزرگ جهان اسلام، در كتاب «عيون اخبار الرّضا» از هشتمين پيشواي ما امام عليّ بن موسيالرّضا(ع) نقل ميكند كه حضرت در پاسخ سؤالي كه مأمون از مسئلة تناسخ كرد، فرمود
«مَنْ قالَ بِالتَّناسُخِ فَهُوَ كافِرٌ بِاللهِ الْعَظيمِ؛ يَكْذِبُ بِالْجَنَّةِ وَ النّارِ؛»
[كسي كه عقيده به تناسخ داشته باشد، ايمان به خدا ندارد، و بهشت و دوزخ را انكار ميكند.]
نكتهاي كه در اين حديث بيشتر بايد مورد توجّه قرار گيرد، اين است كه عقيده به تناسخ، همدوش با عدم اعتقاد به خداوند ذكر شده است، و ارتباط اين دو، با توجّه به يك موضوع روشن ميگردد و آن اين كه در كتب «تاريخ و اديان» ميخوانيم كه يك دسته از طرفداران سر سخت تناسخ، جمعي از مادّيين بودند، آنها به اين جهت ابراز تمايل به اين مسلك مينمودند كه بر اثر عدم اعتقاد به وجود خدا، ناچار بودند ارواح را ازلي و بدون آفريننده بدانند، طبعاً اين ارواح در طول عمر جاويدان خود ميبايست هرچند صباحي در بدني منزل گزينند، و با از ميان رفتن يك بدن، روح وارد بدن ديگري گردد و به عمر خود ادامه دهد.
ارتباط با ارواح
حضرت آيت الله مكارم شيرازي
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.